Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رزومه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
curriculum vitae
/kəˌrɪkjələm ˈviːtaɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رزومه
معرفینامه شغلی، کارنامک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رزومه
مترادف و متضاد
CV
resume
1.He gave me his curriculum vitae.
1. او رزومهاش را به من داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
curriculum
currently
current affairs
current account
current
curry
curry leaf
curry powder
currycomb
curse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان