Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خطیب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
preacher
/ˈpriːtʃər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خطیب
واعظ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خطیب
واعظ
1.a preacher famous for her inspiring sermons
1. خطیبی مشهور به خاطر خطابههای تاثیرگذارش
تصاویر
کلمات نزدیک
preach
pre-war
pre-university
pre-teen
pre-tax
preamble
prearrangement
precarious
precariously
precaution
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان