خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پررونق
[صفت]
prosperous
/ˈprɑspərəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more prosperous]
[حالت عالی: most prosperous]
1
پررونق
شکوفا، آباد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آباد
موفقیتآمیز
معمور
مسعود
آبادان
مترادف و متضاد
affluent
1.In the early 1900s, San Francisco was a prosperous city.
1. در دهه 1900، سن فرانسیسکو شهری پررونق و آباد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
prosperity
prosper
prospectus
prospects
prospector
prostate
prosthesis
prosthetic
prostitute
prostitution
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان