خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مشابه
[صفت]
similar
/ˈsɪmələr/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more similar]
[حالت عالی: most similar]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مشابه
شبیه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یکسان
همنوع
همشکل
همسان
همرنگ
همانند
شبیه
شبیه
مشابه
عین
مثابه
متشابه
مترادف و متضاد
different
dissimilar
1.He is similar to me.
1. او شبیه به من است.
2.Paul is very similar in appearance to his brother.
2. "پال" در ظاهر بسیار شبیه به برادرش است.
3.We got similar results.
3. ما نتایج مشابه گرفتیم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
simian
silverware
silverpoint
silverfish
silverbush
similarity
similarly
similitude
simmer
simoleons
کلمات نزدیک
simian
sim card
sim
silvery
silverware
similarity
similarly
simile
simmer
simmons
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان