Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . سرایت
[اسم]
contagion
/kənˈteɪdʒən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سرایت
واگیری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
همهگیری
سرایت
1.There is no risk of contagion.
1. خطر سرایت (بیماری) وجود ندارد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
contadino
contactless
contact tracing
contact tracer
contact sport
contagious
contagious abortion
contagious disease
contagiously
contain
کلمات نزدیک
contact lens
contact
consumptive
consumption
consummation
contagious
contain
container
containment
contaminate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان