خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شنا
[اسم]
swimming
/ˈswɪmɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شنا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبتنی
شنا
1.I want to go swimming and cycling.
1. میخواهم بروم شنا و دوچرخهسواری.
2.Let's go swimming today.
2. بیا امروز برویم شنا.
swimming pool
استخر شنا
تصاویر
کلمات نزدیک
swimmer
swim shorts
swim
swill
swig
swimming bath
swimming cap
swimming costume
swimming goggles
swimming pool
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان