خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدجنس
2 . بیرحمانه
[صفت]
vicious
/ˈvɪʃəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more vicious]
[حالت عالی: most vicious]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدجنس
پست، بدرفتار، خشن، ظالم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بدجنس
خبیث
شرور
شریر
مترادف و متضاد
brutal
ferocious
savage
gentle
1.Liza was unpopular because she was vicious to people she had just met.
1. "لیزا" (بین مردم) محبوب نبود، زیرا با آدمهایی که تازه دیده بود، بدجنس بود.
2.The vicious editor published false stories about people he disliked.
2. سردبیر بدرفتار داستانهای غلط درباره افرادی که دوست نداشت، منتشر کرد.
2
بیرحمانه
خشن، وحشیانه
مترادف و متضاد
malevolent
malicious
spiteful
benevolent
kindly
a vicious attack
یک حمله بیرحمانه
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
vicia faba
vichyssoise
viccinium myrtillus
vicar
vibrissa
viciously
victim
victor
victorious
victory
کلمات نزدیک
vicinity
viceroy
vice-principal
vice versa
vice squad
vicious circle
vicious crime
viciousness
vicissitude
vicki
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان