Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لذت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
amusement
/əmˈjuzmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لذت
خوشی، سرگرمی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تفریح
تفنن
سرگرمی
نشاط
مشغولیت
مشغولیات
مترادف و متضاد
entertainment
merriment
pleasure
boredom
depression
1.I play the piano, but just for my own amusement.
1. من فقط برای سرگرمی خودم پیانو می نوازم.
2.We listened in amusement as he tried to convince his friend to lend him $50.
2. ما با لذت به او گوش می دادیم که سعی میکرد دوستش را قانع کند به او 50 دلار قرض بدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
amused
amuse
amulet
amsterdam
amputation
amusement arcade
amusement park
amuser
amusing
amy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان