1 . حاوی بودن
[فعل]

to contain

/kənˈteɪn/
فعل گذرا
[گذشته: contained] [گذشته: contained] [گذشته کامل: contained]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حاوی بودن در برداشتن، شامل بودن

مترادف و متضاد comprise have hold include
to contain something
حاوی چیزی بودن
  • 1. Does this drink contain alcohol?
    1. آیا این نوشیدنی حاوی الکل است؟
  • 2. that box is containing a diamond ring.
    2. آن جعبه حاوی یک انگشتر الماس است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان