1.
روزی با کشتی (یا قایق) به سراسر دنیا سفر خواهم کرد.
2.
She's traveled all over the world.
2.
او به تمام دنیا سفر کردهاست.
the whole/the eyes of the world
کل مردم جهان/ چشم مردم جهان
1.
News of the disaster shocked the whole world.
1.
خبر فاجعه همه مردم جهان را شوکه کرد.
2.
The eyes of the world are on the President.
2.
چشمان مردم دنیا به رئیسجمهور است.
outside/the real/the natural world
جهان بیرون/واقعی/طبیعی
1.
They are a couple in the real world as well as in the movie.
1.
آنها علاوه بر فیلم در دنیای واقعی هم زوج هستند.
2.
They had little contact with the outside world.
2.
آنها ارتباط اندکی با جهان بیرون داشتند.
the animal/plant/insect world
جهان حیوانات/گیاهان/حشرات
The animal world is really amazing.
جهان حیوانات واقعا شگفتانگیز است.
the ancient/modern world
دنیای باستان/مدرن
The modern world is a very different place from the world that existed 50 years ago.
دنیای مدرن با دنیایی که 50 سال پیش وجود داشت، جای بسیار متفاوتی است.
the industrialized/developing worlds
کشورهای صنعتی/کشورهای درحال توسعه
The industrialized worlds are more advanced than the developing worlds.
کشورهای صنعتی از کشورهای درحال توسعه پیشرفتهتر هستند.
کاربرد واژه world به معنای جهان/دنیا
واژه world در وهله اول اشاره به زمین و تمام کشورها و خصوصیات طبیعی آن دارد. در شرایط متفاوت و جملات متفاوت این واژه میتواند به معانی از قبیل جامعه و نحوه رفتار افراد، به زندگی شخصی افراد، تجربیات، دوستان و همهچیزهای دیگری که که زندگی یک فرد را میسازند، فضاهای مجازی مانند بازیهای کامپیوتری و ... و در نهایت به وجود انسان اشاره داشته باشد.
به مثال های زیر توجه کنید.
"the world of politics" (دنیای سیاست)
"the whole world" (همه جهان)
"a game world" (یک جهان بازی)